متن قطر الندى و بل الصدى
معرفى اجمالى
« متن قطر الندى و بل الصدى»، اثر جمالالدین عبدالله بن
یوسف بن هاشم نحوى( متوفى 761 ق)، مجموعهاى است به زبان عربى که یک دوره از نحو و
صرف عربى را شامل مىشود( کتاب ماه زبان: فهرست کتابهاى منتشرشده در مهرماه 1381،
ص 178).
ساختار
کتاب، فاقد مقدمه بوده و مطالب بسیار مختصر بوده و در ضمن
حدود 26 صفحه گنجانده شده است.
گزارش محتوا
نویسنده، به شیوه استدلالى و با استشهاد به آیات قرآن،
احادیث نبوى و اشعار عربى، به بررسى دستور زبان عربى( صرف و نحو) پرداخته است(
ادبیات، ص 108).
کتاب از منابع معتبر در موضوع خود بشمار مىرود و جزو متون
آموزشى دانشگاه الأزهر مصر است( همان).
از جمله مباحثى که در این کتاب، مطرح گردیده، عبارت است از:
کلمه و اقسام آن؛ فاعل؛ نایب فاعل؛ باب اشتغال؛ مبتدا و خبر؛ تنازع؛ مفاعیل خمسه؛
حال؛ تمیز؛ مستثنى؛ توابع؛ تعجب و...
وضعیت کتاب
ابن هشام خود کتابش را شرح نموده و مصحح نیز به شرح و تجزیه
و ترکیب اشعار و آیات کتاب پرداخته است. وى در این شرح، به تسهیل فهم متن و تکمیل
مطالب پرداخته است( ادبیات، ص 108).
کتاب، فاقد هرگونه فهرست و پاورقى مىباشد.
منابع مقاله
1. مقدمه و متن کتاب.
2.« کتاب ماه زبان: فهرست کتابهاى منتشرشده در مهرماه
1381»، پایگاه مجلات تخصصى نور، نشریه: اطلاعرسانى و کتابدارى،« کتاب ماه ادبیات
و فلسفه»، آذر 1381، شماره 62( 12 صفحه، از 170 تا 181).
3.« ادبیات»، پایگاه مجلات تخصصى نور، نشریه: اطلاعرسانى و
کتابدارى،« کتابهاى اسلامى»، زمستان 1379، شماره 3( 11 صفحه، از 107 تا 117).
ابن هشام، عبد الله بن یوسف
« اِبْنِ هِشام، ابومحمد جمالالدین عبدالله بن یوسف انصارى»، نحوى
عصر ممالیک مصر مىباشد. اطلاعات ما از زندگى او، به اندازه شهرت و بلندى آوازه وى
نیست. نخستین و عمدهترین منبعى که شرح حال او را آورده، ابن حجر عسقلانى است که
حدود یک سده پس از وى مىزیسته است و منابع کهن پس از او چیزى بر اطلاعات اندک وى
نیفزودهاند.
سلسله نسب ابن هشام به قبیله خزرج، از انصار پیامبر( ص)،
مىرسد و نسبت انصارى وى از همین جاست. وى در قاهره زاده شد و همانجا پرورش یافت.
در آن روزگار، الملک الناصر محمد بن قلاوون بر مصر حکم مىراند و با پایان یافتن
آشوبها و کشمکشها و اخراج صلیبیان، مصر امنیت خود را باز یافته و به یکى از
بزرگترین پایگاههاى علم و ادب آن روز تبدیل شده بود. ابن هشام در چنین شرایطى در
قاهره به تحصیل علم پرداخت. ابتدا قرائات قرآن، مقدمات صرف و نحو، حدیث و لغت را
فراگرفت و سپس نزد استادان بنامى چون عبداللطیف بن مرحَّل، شمسالدین محمد بن
سراج، تاجالدین تبریزى و تاجالدین فاکهانى به تکمیل این علوم پرداخت. همچنین از
فراگیرى شعر و ادب نیز غفلت نورزید و دیوان زُهیر بن ابى سُلمى را نزد ابوحیان
غرناطى که از 679 ق در مصر اقامت داشت، فراگرفت. علم حدیث را از بدرالدین ابن
جماعه آموخت و فقه شافعى را نیز نزد تقىالدین سبکى خواند. ابن هشام از میان همه
استادانش به ابن مرحّل علاقهاى خاص داشت و بیشترین دست مایه علمى خود در نحو را
از او برگرفت.