مروری بر زندگانی سیبویه
وی عمروبن عثمان بن قنبر، ملقّب به سیبویه و کنیه اش ابو بِشر و ابوالحسن است ولی به ابو بشر مشهورتر است؛[1] وی را امام النّحاة و رئیس البصریین نیز لقب دادهاند.[2]
ولادت و وفات سیبویه
تاریخ تولّد و قسمتی از زندگانی وی مانند تاریخ برخی از بزرگان علم و ادب در هاله ای از ابهام باقی مانده است.[3]
زادگاه وی به اجماع مورّخین و اهل ادب در ناحیة بیضاء فارس بوده، که این ناحیه در شمال غربی شیراز به مسافت 42 کیلومتر قرار دارد؛ مرکز این ناحیه «تل بیضاء» نام دارد و به ظنّ قوی، سیبویه در همین قریة مرکزی متولّد شده و نژاد و نسب او ایرانی است.[4] ولی در بصره پرورش یافته است.
در تاریخ وفات او مانند تاریخ ولادتش شبهه است. امّا بیشترین نظرها بر سال 194 یا 195 قمری اتّفاق دارد.[5]و در شیراز درگذشت.[6]
وجه تسمیة سیبویه
نظرات مختلفی در اینباره وجود دارد؛ مانند این که: سیبویه نامیده شد؛ چون از او بوی سیب میآمد. یا چون وی سیب را دوست داشته و همیشه در دستش سیب بوده است. عدّهای گفتهاند؛ چون چهرة سرخ و سفید داشت و از جمال زیبایی بهرهمند بود، سیبویه نامیده شد.
امّا شاید حقیقت این باشد که سیبویه نامی بوده مانند سایر نامها؛ که مرکّب از دو قسمت است؛ یکی «سیب» که همان میوه معروف است و دیگری «أویه» که آن را «وَیه» تلفّظ کردهاند و دلالت بر خُردی و کوچکی و لطافت دارد.[7]